معمولاً لفظ “افسانه”، تداعیکننده حیوانات سخنگو، پدیدههای غیرطبیعی، و افراد، مکانها و اشیا ساختگی است. منتقدان تمایل دارند باتوجه به روایت الاغ سخنگوی بلعام، محتوای کتاب مقدس را “افسانه” بنامند. بااینحال، این استنتاج، یک نتیجهگیری نابالغانه است که نیازمند بررسی است. حکایتی که در اعداد ۲۲ ثبت شده، گزارش میدهد که این پیامبر بتپرست غیر اسرائیلی، به دلیل حرص و طمع و منفعتطلبی، از اعلام دستورات خدا به بالاق، پادشاه موآبی، اکراه داشت (دوم پطرس ۱۵:۲؛ یهودا ۱۱). خداوند، با قادر ساختن الاغ بلعام به سخنگفتن با اربابش، به راه کج و نابخردانهای که بلعام پیشه کرده بود، عکسالعمل نشان داد (اعداد ۳۲:۲۲).
واقعیت این است که این حادثۀ بهظاهر غیرطبیعی، در چندین ویژگی با حکایات و افسانههای معمول که مشخصه نویسندگان انسانی است، متفاوت است. برخی مفسران معتقدند که تعامل و گفتگوی بلعام با الاغش، صرفاً حالتی شبیه رؤیا یا خلسه بود که او در ذهن خود تجربه کرده بود. اما جیمیسون، بهدرستی، این دیدگاه را غیرقابلقبول میداند، زیرا بعید است که یک رؤیا بهعنوان رویدادی واقعی، در میانۀ یک واقعه تاریخی ساده توصیف شود. در واقع، این گزارش، دارای ویژگیها یا مؤلفههای یک روایت ساختگی نیست. لغتنامه زبان انگلیسی امریکن هریتج، افسانه را به این صورت تعریف میکند:
“۱) یک روایت معمولاً کوتاه که دارای یک نکته آموزنده یا هشداردهنده است و اغلب از حیواناتی که مانند انسان صحبت و رفتار میکنند بهعنوان شخصیتهای داستان استفاده میکند.
۲) داستانی در مورد شخصیتها و اعمال اسطورهای.
۳) یک مطلب کذب؛ یک دروغ”. لغتنامههای قدیمیتر، بر ماهیت ساختگی یک افسانه تأکید دارند: “یک داستان ساختگی که قصد دارد برخی اصول اخلاقی را اجرا کند؛ بهطورکلی یک خیال.” در لغتنامه اصلی وبستر به این صورت آمده است “یک داستان یا حکایت ساختگی، بهمنظور آموزش یا سرگرمی؛ یک روایت ساختگی بهمنظور پردهبرداشتن برخی حقایق یا اصول مفید”. حکایت الاغ بلعام با تعریف “افسانه” همخوانی ندارد.
اولاً همانطور که دی.آر.دانگان در بحث خود در مورد تفسیر کتاب مقدس اشاره میکند، ” افسانه تصویری است که با نسبتدادن ویژگیهای انسانی به موجودات جاندار و بیجان ساخته میشود… بازیگران از موجوداتی انتخاب میشوند که ناتوان به انجام چنین کارهایی هستند… برخلاف داستانهای واقعی، بازیگرانش غیرواقعی هستند… ساخته شدهاند تا نقشی خیالی ایفا کنند”. الاغ بلعام موجودی تخیلی نبود که قابلیتهای انسانی مشابه خرگوش برر، یا لاکپشت و خرگوش را داشته باشد. شخصیتهای افسانهها هرگز وجود نداشتهاند، هرگز وجود نخواهند داشت و هرگز ادعا نشده که وجود داشته باشند. برعکس، این الاغ، به معنای واقعی کلمه یک الاغ بود که صاحبش بلعام بود و بارها بر آن سوار شده بود (آیه ۳۰). الاغ بلعام چه قبل و چه بعدازاین واقعه ماوراءالطبیعه، همچنان یک الاغ باقی ماند. این حیوان فقط به این دلیل قادر به تکلم شد که خدا مستقیماً مداخله کرد تا سرزنش خود را به بلعام ابلاغ کند؛ در حقیقت خدا از الاغ بلعام بهعنوان سخنران خود استفاده کرد. همانطور که متیو هنری توضیح میدهد: “خدا دهان الاغ را باز کرد… خداوند نهتنها موجودی زبانبسته را قادر ساخت تا سخن بگوید، بلکه موجودی بیخرد را قادر ساخت تا هدفمند صحبت کند”. یا همانطور که کیل و دلیچ اشاره میکنند، خداوند منظور خود را با “کلمات عقلانی زبان انسانی که حیوان از آن برخوردار نیست” بیان کرد. الاغ از الاغ بودنش دست برنداشت، چه رسد به اینکه در ذات خود انسان شود؛ اتفاقی که برای شخصیتهای افسانهها میافتد. حتی منطقی که ارائه شد، استدلال خدا برای گفتگو با بلعام بود، برای اینکه او را برانگیزاند تا به رفتار غیرمنطقی و انگیزههای درونی خود بپردازد.
نمونههای مشابه استفاده از ارتباطات ماوراءالطبیعی موارد غیرانسانی را، میتوان در سخنان شیطان به حوا از طریق مار مشاهده کرد (پیدایش ۳: ۱ و بعد)، و همچنین خدا که از داخل بوتهای سوزان با موسی (خروج ۳: ۴)، و از طریق یک طوفان با ایوب (ایوب ۳۸: ۱؛ ۴۰: ۱) صحبت میکند. در هر یک از این مثالها، شیء استفاده شده توسط گوینده (چه جاندار و چه بیجان)، تنها یک وسیله فیزیکی بود که گوینده از طریق آن پیام را منتقل میکرد؛ بر خلاف آنچه در یک افسانه اتفاق میافتد. با سخنان پطرس رسول در مورد بلعام، درک علت استفاده از الاغ بلعام تقویت و حمایت میشود: “اما بلعام بهسبب بدکرداریاش از زبان الاغی توبیخ شد. حیوان بیزبان همانند انسان سخن گفت و بر دیوانگی نبی لگام زد.” (دوم پطرس ۲: ۱۶). الاغ با صدای خودش حرف نمیزد. در عوض، خدا با استفاده از صدای انسان از طریق الاغ صحبت کرد. سایر تفاسیر یونانی این نتیجه را تأیید میکند. در NASB آمده است: “اما او بهخاطر گناه خود مورد سرزنش قرار گرفت، زیرا الاغی بدون زبان که با صدای مردی صحبت میکرد، دیوانگی پیامبر را مهار کرد.” NIV میگوید: «اما او بهخاطر خطای خود، توسط الاغی سرزنش شد – جانوری بدون زبان – که با صدای مردی صحبت کرد و بر دیوانگی پیامبر لگام زد.» الاغ به میل خود عمل نمیکرد؛ مانند شخصیتهای ساختگی در افسانهها. در عوض، الاغ صرفاً توسط خدا برای بیان پیام الهی مورد استفاده قرار گرفت. مانند بوته سوزان، خدا از شکل فیزیکی حیوان استفاده کرد تا با بلعام صحبت کند. همانطور که آگوستین توضیح داد: “خدا روح الاغ را به روح یک موجود عاقل تبدیل نکرد، بلکه، همانطور که ارادهاش بود، او را وادار کرد آواهایی را به زبان بیاورد تا حماقت بلعام را مهار کند”.
جالب اینجاست که کتاب مقدس در واقع حاوی افسانه است. بااینحال، استفاده از آن، از استفاده اشتباهی که منتقدین ادعا میکنند بهراحتی قابلتشخیص است. برای مثال، یوتام در داوران ۹: ۶-۲۱ افسانهای نقل کرد و یهوآش در دوم پادشاهان ۱۴: ۸-۱۰ افسانهای گفت. اما حتی با درنظرگرفتن این موارد نادر از سخنان تمثیلی که در کتاب مقدس آمده است، افسانهها ابزارهایی ادبی هستند که توسط گویندگان برای تحتتأثیر قراردادن خوانندگان در مورد حقایق خاص استفاده میشود. کتاب مقدس هیچ کجا خود را بهعنوان افسانه معرفی نمیکند. در عوض، مدعی است که تاریخ واقعی را منتقل میکند.
ثانیاً کتاب مقدس پر از روایتهای تاریخی از وقایع معجزهآسا و ماورایی است. شواهد نشان میدهد که جهان باید بهصورت معجزهآسا (به معنای ماورایی) توسط یک موجود ماورایی هوشمند ایجاد شده باشد؛ بنابراین، پدیدههای ماورایی درگذشته در ارتباط با فعالیت خالق ماورایی رخ دادهاند. خود کتاب مقدس دارای ویژگیهای ماورایی است که اثبات میکند از جانب خدا است. ازآنجاکه میدانیم پدیدههای ماورایی درگذشته رخ دادهاند و میتوانیم کتاب مقدس را بهعنوان محصول خدای ماورایی جهان تأیید کنیم، اگر کتاب مقدس میگوید که “خدا دهان الاغ را باز کرد” تا بتواند صحبت کند، پس میتوانیم بپذیریم که او صحبت کرد؛ هرچند، بهصورت ماورایی. همانطور که سرافیم توضیح داد: “مشکل در کلام منطقی الاغی بیمنطق و بیزبان است که در قالب گفتار انسانی بیان میشود که حیوانات قادر به انجام آن نیستند. این واقعیت که الاغ به زبانی قابلدرک برای بلعام صحبت میکرد و اینکه این یک رویداد ماوراءالطبیعی بود، کاملاً غیرقابلتردید است. گفتار الاغ، عملی از قدرت مطلق الهی بود.”
در واقع، این داستان، از ابتدا تا انتها، بر روی زمینی معجزهآسا اتفاق میافتد.
درحالیکه افسانههای صرف را نمیتوان با شواهد واقعی تأیید کرد، ادعاهای کتاب مقدس مبتنی بر انبوهی از شواهد است که آنها را اثبات میکند، چه طبیعی و چه ماوراءالطبیعی. اگر خدا توانسته باشد کل دنیای فیزیکی را به وجود بیاورد (مزمور ۳۳: ۹،۶)، اگر او توانسته باشد یک بدن فیزیکی را از خاک ایجاد کند و روح بشری که انسان را به عقل و توانایی گفتار مجهز میکند را در آن بدمد (پیدایش ۲: ۷ به بعد)، اگر او توانسته باشد دریایی را بشکافد (خروج ۱۴: ۲۱؛ عبرانیان ۱۱: ۲۹) و گوگرد سوزان را برای ویران کردن شهرهای دشت بباراند (پیدایش ۱۹: ۲۴) و فهرستی که همچنان ادامه دارد؛ پس خدا میتواند بهراحتی باعث شود که یک حیوان بیخرد برای لحظهای کلام و سخن خدا را بیان کند.
ثالثاً مردم، مکانها و وقایعی که در کتاب مقدس ثبت شدهاند، بارها و بارها بهعنوان مسائل تاریخی و نه داستانی اثبات شدهاند و محتویات کتاب مقدس از افسانههای ساختگی متمایز است. حتی در اعداد ۲۲، روایت هیچ نشانی از این ندارد که در مورد وقایع افسانهای صحبت میکند. در واقع، چندین ویژگی این داستان اعتبار تاریخی دارد، از جمله دشت موآب (آیات ۱،۴،۵،۶،۷،۸،۱۰،۱۴،۲۱،۳۶)، اردن (آیه ۱)، اریحا (آیه ۱)، اموریان (آیه ۲)، مدیان (آیات ۴ و ۷)، فتور (آیه ۵)، مصر (آیات ۵ و ۱۱)، ارنون (آیه ۳۶)، قریتحصوت (آیه ۳۹) و باموت بعل (آیه ۴۱). ما در اینجا در مورد “ناکجاآباد” یا دیگر قلمروهای خیالی یا مردمان افسانهای صحبت نمیکنیم، بلکه از مکانها و مردمان، فرهنگها و کشورهای واقعی و قابلتأیید تاریخی صحبت میکنیم. داستان الاغ سخنگوی بلعام در بطن تاریخ واقعی محصور شده است.
هرچه فردی بیشتر کتاب مقدس را مطالعه کند (با قلبی باز و صادق (لوقا ۸: ۱۵)) بیشتر تحتتأثیر شگفتی الهام الهی قرار میگیرد. ماهیت خود-اعتباری کتاب مقدس، شخص بیطرف را ناگزیر به نتیجهای غیرقابلتغییر سوق میدهد: کتاب مقدس کلام خداست.
نویسنده: دکتر دیو میلر
Endnotes
1 For example, see “Dissertation V: On the History and Character of Balaam” in John Jortin (1809), Six Dissertations upon Different Subjects (London: Richard Taylor), pp. 142ff. See also “Ass of Balaam” in John McClintock and James Strong (1879), Cyclopedia of Biblical, Theological, and Ecclesiastical Literature (Grand Rapids, MI: Baker, 1970 reprint), 1:477, and William Smith (1868), Dictionary of the Bible, ed H.B. Hackett (New York: Hurd & Houghton), 1:227-228.
2 Robert Jamieson in Robert Jamieson, A.R. Fausset, and David Brown (1882), A Commentary: Critical, Practical and Explanatory on the Old and New Testaments (Toledo, OH: Jerome B. Names), p. 247.
3 https://www.ahdictionary.com/word/search.html?q=fable.
4 Samuel Johnson (1777), A Dictionary of the English Language (London: J. Mifflin), vol. 1.
5 Noah Webster (1828), An American Dictionary of the English Language (New York: S. Converse), 1:78.
6 D.R. Dungan (1888), Hermeneutics (Delight, AR: Gospel Light), pp. 244-245.
7 Matthew Henry (1961), Commentary on the Whole Bible (Grand Rapids, MI: Zondervan), p. 166.
8 C.F. Keil and F. Delitzsch (1976 reprint), Commentary on the Old Testament: The Pentateuch (Grand Rapids, MI: Eerdmans), 1:171.
9 See Gleason Archer (1974), A Survey of Old Testament Introduction (Chicago, IL: Moody Press), p. 201: “The serpent was a mere guise through which the tempter spoke to them.” The Hebrew term translated “serpent” is the normal word for “snake.” See also Revelation 12:9,15; 20:2.
10 As translated in Seraphim (1900), The Soothsayer Balaam (London: Rivingtons), p. 147. See also Charles Taylor (1832), “Ass of Balaam,” in Calmet’s Dictionary of the Holy Bible (London: Holdsworth & Ball), p. 113.
11 See the “Inspiration of the Bible” section at apologeticspress.org.
12 pp. 146-147, emp. added.
13 Marcus Kalisch (1877), Bible Studies, Part I: The Prophecies of Balaam (London: Longman, Greens & Co.) , p. 142, emp. added.
14 See the “Factual Accuracy” section of “Inspiration of the Bible” at ApologeticsPress.org.
15 See “The Archaeology of Moab” (1997) in The Biblical Archaeologist, 60 [4]:194-248, December.
16 See Jeremy Hutton (2019), “Jordan River in Israelite History,” https://www.bibleodyssey.org:443/en/places/related-articles/jordan-river-in-israelite-history; also William Francis Lynch (1849), Narrative Of The United States Expedition To The River Jordan And The Dead Sea (Philadelphia, PA: Lea & Blanchard).
17 “History of Archaeological Exploration at Tell es-Sultan/Jericho” (2015), Rome “La Sapienza” University, http://www.lasapienzatojericho.it/History.php.
18 “Amorite People,” Encyclopaedia Britannica, https://www.britannica.com/topic/Amorite.
19 Jacqueline Schaalje (2005), “Archaeology in Israel: Timna,” Jewish Magazine, October, http://www.jewishmag.com/95mag/timna/timna.htm; Isidore Singer and M. Seligsohn (1906), “Midian and Midianites,” Jewish Encyclopedia, http://www.jewishencyclopedia.com/articles/10804-midian-and-midianites.
20 See William Shea (1989), “The Inscribed Tablets from Tell Deir ‘Alla (Part 2),” Andrews University Seminary Studies, Summer, 27[2]:97-119, https://digitalcommons.andrews.edu/cgi/viewcontent.cgi?referer=https://en.wikipedia.org/&httpsredir=1&article=1911&context=auss.
21 See Bruce Routledge (2004), Moab in the Iron Age: Hegemony, Polity, Archaeology (Philadelphia, PA: The University of Pennsylvania Press), pp. 44ff.
22 M.G. Easton (1893), Illustrated Bible Dictionary (New York: Harper & Brothers), p. 410, https://archive.org/stream/illustratedbible00east#page/n11/mode/2up.
23 George Smith (1903), The Historical Geography of the Holy Land (New York: A.C. Armstrong & Son), p. 562; Morris Jastrow, Jr. and Frants Buhl (1906), “Bamoth-Baal (‘The Heights of Baal’),” Jewish Encyclopedia, http://jewishencyclopedia.com/articles/2431-bamoth-baal.
24 See Edward Wharton (1977), Christianity: A Clear Case of History! (West Monroe, LA: Howard Book House).
25 For more on the supernatural qualities of the Bible, see Kyle Butt (2007), Behold! The Word of God (Montgomery, AL: Apologetics Press).2