سوره ۱۵- الحجر آیه ۹ قرآن میگوید:
همانا ما قرآن را نازل کردیم، و یقیناً ما نگهبان آن [از تحریف و زوال] هستیم.
علمای مسلمان این آیه را به عنوان وعده الهی مبنی بر حفظ متن قرآن حتی در کوچکترین جزئیات تعبیر میکنند. بنابراین، قرآن بر این اساس که آیا وعده خداوند در سوره الحجر آیه ۹ محقق شده یا خیر، راهی برای سنجش منشأ الهی خود در اختیار ما قرار میدهد. در این مقاله با توجه به منابع اسلامی تاریخچه قرآن را مرور میکنیم تا ببینیم آیا این کتاب مهر تایید خداوند را بر خود دارد یا خیر.
اولین وحی قرآن در حدود سال ۶۱۰ میلادی بر محمد نازل شد. محمد آیات بسیار بیشتری را برای حفظ و ضبط در طی دو دهه آتی به کاتبان و یاران خود ارائه کرد. این آیات بر روی ساقههای برگ خرما، استخوانهای حیوانات مرده، سنگهای مسطح و مواد دیگر نوشته شده است. در این زمان هیچ نسخه خطی کاملی از قرآن وجود نداشت.
وحی قرآن با وفات محمد متوقف شد. اندکی پس از وفات محمد، خلیفه مسلمین ابوبکر نیاز به سرکوب شورش داشت و بسیاری از حافظان قرآن را برای نبرد در غزوه یمامه فرستاد. بسیاری از این حافظان مردند، و منابع مسلمان به ما میگویند که بخشهایی از قرآن گم شده است:
ابن ابی داود، کتاب المصاحف – بسیاری از (از آیات) قرآنی که نازل شد، توسط کسانی که در روز یمامه از دنیا رفتند، حفظ شده بود. . . ولى به آنان (آنانى كه) از آنها بازمانده بودند، منتقل نشد و به همین دلیل مکتوب نشدند، و تا آن زمان ابوبكر، عمر و عثمان هم قرآن را گردآورى نكرده بودند و بعد از آنها حتى يك نفر يافت نشد که آن آیات را محفوظ داشته باشد.
ابوبكر تصميم گرفت كه وقت آن است كه آنچه از قرآن باقیمانده را گردآوري كند تا از گم شدن بیشتر آن جلوگيري كند و زيد بن ثابت را به اين كار گماشت. پس از آنکه زید در حدود سال ۶۳۴ میلادی کتاب خود را تکمیل کرد، تا زمان مرگ ابوبکر در اختیار ابوبکر بود و پس از آن به خلیفه عمر رسید. هنگامی که عمر درگذشت، آن را به حفصه، بیوه محمد، دادند. (برای توضیح کاملتر به صحیح البخاری ۴۹۸۶ مراجعه کنید.)
تقریباً ۱۹ سال پس از فوت محمد، در زمان خلیفه عثمان، اختلافاتی در مورد تلاوت صحیح قرآن به وجود آمد. عثمان دستور داد که نسخه حفصه از قرآن، همراه با تمام مطالب متنی شناخته شده، جمعآوری شود تا نسخهای رسمی تهیه شود. زید بن ثابت، عبدالله بن زبیر، سعید بن العاص و عبدالرحمن بن حارث با پشتکار تلاش کردند تا متن اصلاح شدهای از قرآن را تهیه کنند. وقتی کار به اتمام رسید، «عثمان یک نسخه از آنچه را که نسخهبرداری کرده بودند به هر استان مسلمان فرستاد و دستور داد که سایر قرآنها، خواه بصورت نسخههای خطی تکهتکه خواه بصورت کامل، سوزانده شوند.» (صحیح البخاری، ۴۹۸۷). قرآنی که امروز در اختیار ماست، منشا آن کتاب عثمان است.
همه مسلمانان قرآن جدید را تایید نکردند. در واقع، برخی از اصحاب نزدیک محمد، نسخه زید را رد کردند.
محمد روزی به پیروان خود گفت: «قرائت قرآن را از چهار نفر بیاموزید: از عبدالله بن مسعود (او با خودش شروع کرد) سلیم، غلام آزاد شده ابوحذیفه، معاذ بن جبل و عبی بن کعب». صحیح البخاری ۳۸۰۸). جالب اینکه ابن مسعود (نخستین شخص در فهرست محمد) معتقد بود که قرآن فقط باید ۱۱۱ سوره داشته باشد (نسخه امروزی ۱۱۴ سوره دارد) و سوره های ۱(الفاتحة)، ۱۱۳ (الفلق ) و ۱۱۴ (الناس ) نباید در قرآن گنجانده می شد.
به همین دلیل (در کنار صدها تفاوت متنی دیگر)، ابن مسعود تا آنجا پیش رفت که ویرایش نهایی قرآن را فریبکاری خواند! او گفت: مردم در قرائت قرآن تسلیم نیرنگها شده اند. من دوست دارم بر اساس تلاوت او [یعنی محمد] بخوانم، کسی که او را از زید بن ثابت بیشتر دوست دارم» (ابن سعد، کتاب الطبقات الکبیر، ج ۲، ص ۴۴۴).
آیا مسلمانان باید تسلیم این «فریب» شوند؟ جای تعجب ندارد که ابن مسعود به مسلمانان توصیه کرد که قرآن زید را رد کنند و نسخههای خود را حفظ کنند – حتی آنها را پنهان کنند تا توسط دولت مصادره نشوند! او گفت:
جامی ترمذی ۳۱۰۴- «ای مردم مسلمان! از کپی کردن مصحف (قرآن گردآوری شده به خط زید بن ثابت) و تلاوت متن نوشته شده توسط این مرد بپرهیزید. به خدا قسم! وقتی اسلام را پذیرفتم او، یعنی زید بن ثابت هنوز در صلب مردی کافر بود، و عبدالله بن مسعود در این باره گفت: ای مردم عراق! مصاحفى را كه نزد خود هستند نگاه دارید و آنها را پنهان دارید».
اما ابن مسعود تنها معلم مورد اعتماد محمد نبود که با قرآن زید مخالف بود. أُبَيّ ٱبْن كَعْب بهترین قاری محمد و یکی از تنها مسلمانانی بود که در زمان حیات محمد به جمعآوری مطالب قرآن پرداخت. اما ابن کعب معتقد بود که قرآن زید دو سوره ندارد! مسلمانان بعدی مجبور شدند برخی از قرائات ابن کعب را رد کنند:
صحیح البخاری، ۵۰۰۵- عمر گفت: « أُبَيّ ٱبْن كَعْب در تلاوت (قرآن) بهترین ما بود، اما ما برخی از آیاتی که او قرائت میکند را کنار میگذاریم. أُبَي میگوید: من آن را از زبان رسول خدا گرفتهام و آن را به هیچوجه کنار نمیگذارم.
به دلیل این اختلافات در میان قاریان منتخب محمد، مسلمانان با یک دوراهی روبرو هستند. اگر مسلمانان ادعا کنند: \”قرآنی که امروز داریم کاملاً محفوظ مانده است.\” باید بگویند که انتخاب محمد در مورد قاریان درست فاجعهبار بوده است، زیرا او مردانی را انتخاب کرد که با متن امروزی مخالف بودند. از سوی دیگر، اگر مسلمانان بگویند که پیامبرشان میدانست که چه کسانی را در مورد کتاب مقدس اسلام انتخاب کند، باید به این نتیجه برسند که قرآنی که امروز در اختیار داریم، ناقص است!
برای رد این ادعا که قرآن به طور کامل حفظ شده است، صرفا دانستن چنین حقایقی در خصوص این اختلافات کافی است. با این وجود، میتوانیم با بررسی مختصر برخی از مشکلات دیگر بیشتر مساله را باز کنیم.
هنگامی که ابن عمر، پسر دومین خلیفه مسلمانان، شنید که مردم اعلام کردند قرآن را به طور کامل میدانند، به آنها گفت: هیچ یک از شما نگویید من تمام قرآن را آموختهام، زیرا شخص چگونه کل آن را میداند، درحالی که بسیاری از آن ناپدید شده است؟ بهتر است بگوید: آنچه را که از آن موجود است آموختم.» (ابوعبید، کتاب فدائل القرآن).
یکی از اصحاب محمد به نام ابوموسی این ادعا را تایید کرد که مسلمانان اولیه به دلیل تنبلی دو سوره را فراموش کردند:
صحیح مسلم ۲۲۸۶– ابوموسی اشعری افرادی را به دنبال قاریان بصره فرستاد. سیصد نفر از آنها نزد او آمدند. آنها قرآن را تلاوت کردند و حضرت فرمود: شما بهترینها در بصره هستید، زیرا قاریان آنانید. پس به تلاوت آن ادامه دهید. (اما به خاطر داشته باشید) که خواندن طولانی مدت شما، دلهای شما را سخت نکند، چنانکه دلهای پیشینیان شما سخت شده است. سورهای را میخواندیم که از نظر طولانی بودن و خشونت به سوره توبه شباهت داشت. اما من آن را فراموش کردهام به استثنای این بخش که از آن به یاد دارم: «اگر برای پسر آدم دو وادی پر از ثروت باشد، او مشتاق وادی سوم است و چیزی جز خاک، شکم آن را پر نمیکند». همچنین ما سورهای را میخواندیم که شبیه یکی از سورههای الْمُسَبِّحَاتِ بود و من آن را فراموش کردهام. . .
این نشان میدهد که سورههای کاملی از قرآن فراموش شده است.
علاوه بر این، میدانیم که بخشهای بزرگی از سورههای خاص گم شدهاند. به عنوان مثال، عایشه همسر محمد گفت که تقریباً دو سوم سوره احزاب (سوره ۳۳) گم شده است:
ابوعبید، کتاب فدائل القرآن – عایشه. . . گفت: سوره احزاب در زمان پیامبر با دویست آیه تلاوت میشد، اما زمانی که عثمان این کتاب را گردآوری کرد، نتوانست بیشتر از آنچه امروز در آن است، یعنی ۷۳ آیه، تهیه کند.
به گفته عایشه، گردآورندگان نتوانستند همه سوره احزاب را پیدا کنند. چرا نتوانستند؟ همانطور که دیدیم، بسیاری از حافظان در نبرد یمامه کشته شدند. ظاهراً هیچ فردی که کل فصل را بداند زنده نمانده بود.
عایشه همچنین به ما میگوید که آیات قرآن در برخی موارد به شیوههای بسیار جالب ناپدید شدهاند:
سُنن ابن ماجه ۱۹۴۴– از عایشه اینگونه روایت شده که: آیه سنگسار کردن و ده مرتبه شیر دادن به کودک بالغ (در خصوص تعیین خویشاوندی رضاعی) نازل شد و آن کاغذ زیر بالش نزد من بود. هنگامی که رسول خدا صلی الله علیه و آله وفات کرد، ما مشغول فوت او بودیم که گوسفندی وارد خانه شد و آن را خورد».
آیات سنگسار کردن و ده مرتبه شیر دادن به کودک بالغ در قرآن امروزی نیست. چرا؟ گوسفندان عایشه آنها را خوردند.
از آنجایی که در مواردی کل سوره، بخشهای بزرگی از سورهها و تک تک آیات قرآن از بین رفته است، جای تعجب نیست که عبارات کوتاه نیز مفقود شده باشند. بیایید دو مثال را در نظر بگیریم.
اول، سوره احزاب آیه ۶ میگوید: « پیغمبر اولی و سزاوارتر به مؤمنان است از خود آنها و و زنان او مادران مؤمنان هستند». أُبَيّ ٱبْن كَعْب و دیگر مسلمانان اولیه معتقد بودند که یک عبارت (و او پدر آنهاست) از این آیه حذف شده است. حتی مترجم بزرگ یوسف علی نیز در تفسیر خود به این امر اعتراف می کند. علی مینویسد: «در برخی از قرائتها، مانند أُبَيّ ٱبْن كَعْب، عبارت «وَ هُوَ أَبَیْهُمْ» نیز آمده است که دلالت بر رابطه روحی او و ارتباط آن با عبارت « وَأَزْوَاجُهُ أُمَّهَاتُهُمْ » دارد. (عبدالله یوسف علی، معنی القرآن، تبصره ۳۶۷۴). گویا آیه ناقصی برای مسلمانان محفوظ باقی مانده است.
دوم، اگر نسخه امروزی قرآن را باز کنیم، درمی یابیم که سوره بقره آیه ۲۳۸ به مسلمانان دستور می دهد که « بر نمازها و نماز ميانه مواظبت كنيد و خاضعانه براى خدا به پا خيزيد.» به گفته عایشه، محمد این آیه را چنین تلاوت کرده است: «نمازهای پنج گانه و نماز وسط و صلوات عصر را به شدت حفظ کنید. و با اطاعت در برابر خدا بایستید» (جامع الترمذي ، ۲۹۸۲). از این رو، عبارت «و صلوات العصر» در نسخههای امروزی غایب است.
بدیهی است که قرآن در طول سالیان به طور قابل توجهی تغییر کرده است. شواهد نشان میدهد که در مواردی کل سورهها، گاهی بخشهای زیادی از سورهها و نیز آیات جداگانهای مفقود شده و همچنین عباراتی حذف شدهاند. بهترین معلمان و قاریان منتخب محمد حتی در مورد سورههایی که قرار است در قرآن باشد اتفاق نظر نداشتند.
اینجا یک سوال پیش میآید. تفاوت بین کتابی که کاملاً حفظ شده است و کتابی که کاملاً حفظ نشده است چیست؟ اگر حق با مسلمانان باشد، اصلاً تفاوتی وجود ندارد. ویژگیهای مشخص کتابی که به طور کامل حفظ نشده باشد عبارتند از: (۱) عبارات مفقود شده، (۲) ناپدید شدن آیات، (۳) گم شدن سورهها، (۴) اختلاف در مورد اینکه کدام متن اصل است و غیره. قرآن همه این ویژگیها را دارد. بنابراین، مسلمانانی که از شواهد آگاه هستند، اما میخواهند دستنخوردگی کامل قرآن را نیز حفظ کنند، باید چنین بگویند: «آری، قرآن تمام ویژگیهای کتابی را دارد که کاملاً محفوظ نمانده است. اما به هر حال کاملاً حفظ شده است.» آیا کسی میتواند چنین ادعایی را منطقی بداند؟
ما باید به موارد بدیهی نیز توجه داشته باشیم. هرکس منابع اسلامی (مثلاً حدیث، تفسیر و غیره) را خوانده باشد، میداند که قرآن بطور کامل محفوظ نمانده است. علمای مسلمان به خوبی از این واقعیت آگاهند که قرآن تغییر کرده است، و با این حال به مسلمانان بیاطلاع میگویند که قرآن همیشه به همین شکل بوده است. چرا علما و رهبران مسلمان در مورد تاریخ کتاب خود دیگران را فریب میدهند؟ بعلاوه، اگر تلاش دارند هم کیشان مسلمان خود را در موارد تاریخی قرآن فریب دهند، میتوانیم انتظار داشته باشیم که پیشتر در موارد دیگر نیز آنها را فریب داده باشند؟
دوستان، هر زمان که کتابی توسط انسانها منتقل و کپی میشود، اشتباهاتی رخ میدهد (مثلاً غلط املایی، حذف سهوی، تغییر عمدی و …). این در مورد همه کتابها از جمله قرآن و انجیل صادق است. تفاوت قرآن با سایر کتب در این است که قرآن وعده میدهد که هیچ تغییری در متن آن رخ نخواهد داد. همانطور که در این بررسی دیدیم، قرآن بطور کامل محفوظ نمانده است، به این معنی که وعده سوره الحجر آیه ۹ تحقق نیافت. بنابراین قرآن نمیتواند کلام خدا باشد.
نویسنده : دیوید وود
http://www.answeringmuslims.com/p/quran.html