اغلب محققین کتابمقدس، داستان کوتاه یَفتاح و دخترش را در کتاب داوران (11: 29-40) به یاد دارند.
پس از اینکه یفتاح داور اسرائیل شد “روح خداوند بر یَفتاح آمد” و “از مِصفَۀ جِلعاد به سوی عَمّونیان رفت.” (11: 29) و یَفتاح برای خداوند نذر کرده، گفت: «اگر بهواقع عَمّونیان را بهدست من تسلیم کنی، آنگاه وقتی به سلامت از نزد عَمّونیان بازگردم، هرچه از درِ خانهام به استقبال من بیرون آید از آنِ خداوند خواهد بود، و آن را به عنوان قربانی تمامسوز تقدیم خواهم کرد.» (11: 30-31)
بر اساس کلام خدا، یفتاح عمون را شکست داد و دخترش اولین کسی بود که هنگام بازگشت به خانه او را ملاقات کرد. (11: 32-34) و این یعنی دختر یفتاح باید «از آنِ خداوند» شده و به عنوان «هدیه تمامسوز» تقدیم شود. در داوران (11: 39) نوشته شده است: «یَفتاح مطابق نذری که کرده بود، با وی عمل کرد.» آیا بهراستی یَفتاح دختر خود را به عنوان “قربانی تمامسوز” تقدیم کرد؟ داوران (11: 29-40) بله، ممکن است. باعث تاسف است ولی بسیاری از کودکان در دوران باستان، به دست رهبران قدرتمند از جمله برخی از پادشاهان شرور یهود قربانی شدند. (دوم تواریخ 28: 1-3 و 33: 6-9) اما اگر بهراستی یفتاح دخترش را قربانی کرده باشد، مرتکب گناه بزرگی شده، زیرا تقدیم انسانها بعنوان “قربانی تمامسوز” توسط خداوند محکوم شده بود. (تثنیه 12: 31 و 18: 10) علاوه براین اگر یفتاح واقعا دخترش را بعنوان قربانی برای خداوند سوزانده باشد، این اقدام بدون تأیید خداوند انجام شده است. (به لحاظ منطقی چنین سکوتی از جانب خداوند را نمیتوان بعنوان تأیید تفسیر کرد.) توضیح بهتر در باب سوالات موجود پیرامون واقعیت رخ داده در روایت یفتاح این است که گاهی قربانیها به صورت نمادین تقدیم میشدند. علاوه بر این امروز هم انسانها اغلب به صورت استعاری از “فدا کردن” پول، خواب، زمان، انرژی و غیره در راه اهداف نیکو حرف میزنند. در نظر داشته باشید که چنین قربانیهای تمثیلی در اسرائیل باستان نیز تقدیم شده است. در حقیقت صدها سال پیش از یفتاح، از زمانی که بنیاسرائیل به دنبال بلای دهم (مرگ نخستزادگان مصر) از اسارت مصر فرار کردند، قوم اسرائیل هم حیوانات و هم انسانها را به خداوند تقدیم میکردند. خداوند میفرماید: «هر نخستزادهای را وقف من کن. نخستین ثمرۀ هر رَحِمی در اسرائیل، خواه انسان و خواه چارپا، از آنِ من است.» (خروج 13: 2) به این معنا که «نخستین ثمره هر رحمی را برای خداوند قربانی میکنم.» (خروج 13: 15) اما چگونه تمام نخستزادگان پسر به شیوهای خاص وقف خداوند شدند؟ آیا تمامی آنها به معنای واقعی کلمه بعنوان قربانی تمامسوز تقدیم شدند؟ تمام نخستزادگان مذکر از میان حیوانات و چارپایان پاک، نه حیوانات ناپاک، به معنای واقعی کلمه سوزانده میشدند. حیوانات ناپاک، مانند الاغ، با یک بره “بازخرید یا فدیه” میشد. (خروج 13: 13 و اعداد 18: 15) همانگونه که الاغ با فدیه، از قربانی شدن نجات پیدا میکرد؛ بههمین ترتیب تمام نخستزادگان انسان در میان بنیاسرائیل بازخرید میشدند.
بهجای قربانی کردن واقعی نخستزادگان پسر بنیاسرائیل (خروج 13: 2 و 12-16 و 22: 29-30) خداوند لاویان را برای خدمت به خود انتخاب کرد. (“تا خدمت خداوند را به جا آورند.” اعداد 8: 11) خداوند فرمود: «اینک من لاویان را از میان بنیاسرائیل، به عوضِ هر نخستزادۀ اسرائیلی که رَحِم را میگشاید، برگرفتهام. پس لاویان از آنِ من خواهند بود، زیرا همۀ نخستزادگان از آنِ منند. روزی که همۀ نخستزادگان را در سرزمین مصر هلاک کردم، تمامی نخستزادگان را در اسرائیل، خواه انسان و خواه چارپا، برای خود تقدیس نمودم. آنان از آنِ من خواهند بود. من یهوه هستم.» (اعداد 3: 12-13)
چگونه حیوانات پاک به خداوند تقدیم شدند؟ در واقع قربانی شدند. نخستزادگان انسان چگونه به خداوند تقدیم شدند؟ آنها نه به شکل قربانیهای تمام سوز، بلکه از طریق خدمت به خداوند تقدیم شدند. (رومیان 12: 1) توجه کنید که اعداد باب 8 به ما میگوید که تقدیس لاویان، نوعی تقدیم کردن و یک هدیۀ تکاندادنی نمادین است. پس از اینکه خداوند به بنیاسرائیل دستور داد که “دست خود را بر لاویان بگذارند” (همانطور که آنها را بعنوان قربانی برای خداوند تقدیم میکردند. لاویان 4: 13-15) میفرماید: “و هارون لاویان را از جانب بنیاسرائیل به عنوان هدیۀ تکاندادنی به حضور خداوند تقدیم کند تا خدمت خداوند را به جا آورند. آنگاه لاویان دستهای خود را بر سر گاوان بنهند، و تو یکی را به جهت قربانی گناه و دیگری را به جهت قربانی تمامسوز به خداوند تقدیم کن تا برای لاویان کفّاره باشد. لاویان را پیش روی هارون و پسرانش بر پا بدار، و ایشان را به عنوان هدیۀ تکاندادنی به خداوند تقدیم کن. بدینگونه، لاویان را از میان بنیاسرائیل جدا کن، و لاویان از آنِ من خواهند بود. پس از آنکه ایشان را تطهیر کردی و به عنوان هدیۀ تکاندادنی تقدیم نمودی، لاویان داخل شوند تا خدمت خیمۀ ملاقات را انجام دهند. زیرا ایشان از میان بنیاسرائیل به تمامی به من داده شدهاند. به عوض هر گشایندۀ رَحِم، یعنی به عوض همۀ نخستزادگان بنیاسرائیل، ایشان را برای خود برگرفتهام. زیرا همۀ نخستزادگان بنیاسرائیل، خواه انسان و خواه چارپا، از آنِ مَنند. روزی که همۀ نخستزادگان را در سرزمین مصر زدم، ایشان را برای خود تقدیس کردم. و لاویان را به عوض همۀ نخستزادگان بنیاسرائیل برگرفتم.” (اعداد 8: 10-18)
همانند لاویان که بهطور نمادین به حضور خداوند تقدیم میشدند، به همین صورت نیز یفتاح دختر خود را قربانی کرد. او میتوانست بهعنوان قربانی تمامسوز در خیمه ملاقات تقدیم شود؛ بدین معنا که او یکی از بانوان خدمتگزاری باشد که به دَرِ خیمۀ ملاقات خدمت میکردند. (خروج 38: 8 و اول سموئیل 2: 22) شاید دختر یفتاح نیز همانند حَنّا که قرنها بعد از یفتاح میزیست و خدمتش به خداوند روزه و دعاهای شبانهروزی بود، تقدیم شد. حنا هرگز درِ خیمه ملاقات را ترک نکرد. (لوقا 2: 36-38) با توجه به اینکه دختر یفتاح و دوستانش هرگز از مرگ او ابراز تأسف نکردند، چنین قربانی تمثیلی کاملاً منطقی به نظر میرسد. آنها عزاداری کردند اما نه برای مرگ او. پس غم آنها چه بود؟ آنها برای بکارت او گریستند. (داوران 11: 38) در حقیقت سه بار به بکارت او اشاره شده است. (11: 37-39) آخرین نکتهای که مستقیماً در مورد یفتاح ذکر شده، این است که: “او مطابق نذری که کرده بود، با وی عمل کرد. آن دختر مردی را نشناخته بود.” (11: 39) اگر یفتاح این گناه را مرتکب میشد و دخترش را واقعاً بهعنوان قربانی تمامسوز میکشت، گریههای مکرر به خاطر باکرگی او بیمعنی جلوه میکرد. همانطور که دیو میلر نتیجهگیری میکند، اگر او به قتل رسیده باشد، چنین اظهاراتی کاملاً اضافی و بیرحمانه است. از سوی دیگر اگر قرار بود دختر یفتاح به خدا تقدیم شود تا دائماً در خیمه ملاقات خدا را خدمت کند، و مابقی عمر خود را به عنوان خادم مجرد و بیفرزند خداوند زندگی کند، کاملاً منطقی است که او و دوستانش برای باکره ماندن او سوگواری کنند. وقتی کتابمقدس عمقهای خود را نمایان میکند، قربانی دختر یفتاح کاملاً منطقی بهنظر میرسد.
اریک لیونز
منبع :
https://apologeticspress.org/jephthahs-daughter-the-levites-and-symbolic-sacrifices-55433