آیا وجود نظم مستلزم وجود ناظم است؟
تا ما یک نگاهی به برخی از یافته های علمی اخیر در باب منشاء عالم و حیات می اندازیم، این سوال را در خاطر خود نگاه دارید.
از آن زمان که چارلز داروین در سال ۱۸۵۹ نظریه خود را درباره فرگشت منتشر کرد، بسیاری از دانشمندان این موضوع را که “نظم مستلزم ناظم است” انکار کرده اند.
مدت مدیدی بود دارونیست ها ادعا می کردند که مکانیزم انتخاب طبیعی بدون دخالت و یا هدایت هیچ ذهن و هوشی می تواند سبب توهم وجود نظم شود اما در واقع چنین نظمی وجود ندارد.
اما اخیراً حتی دارونیست های سرسخت هم اذعان می کنند که ممکن است موجودات زنده ویژگی هایی داشته باشند که مؤید وجود یک خالق هوشمند است. هر چند نظریاتشان در باب علت نظم موجود در حیات بر کره زمین، قدری نامعقول می نماید.
برخی از دانشمندان برجسته بر این باورند که موجودات فضایی حیات اولیه را پایه ریزی و سپس به کره زمین منتقل کرده اند. ریچارد داوکینز زیست شناس فرگشت گرا و خداناباورِ سرشناس، این گمانه زنی را اشاعه داده که بعید نیست فرازمینی ها عاملِ هوشمند پدید آمدن حیات باشند.
البته، دانشمند نابغه ای همچون فرانسیس کریک هم که کشف دی. ان. ای به همت او میسر شد می گفت ” فرازمینی ها به منظور راه اندازی فرآیند فرگشت در کره زمین، بذر حیات را در این سیاره کاشتند.
اگر حقیقتاً اینگونه باشد، ما مدیون یک جانی اَپلسیدِ کهکشانی* هستیم که مسبب واکنش های زنجیرواری شد تا ما از یک مادهٔ بی جان به یک شکسپیر مبدل شویم. اما چرا این دانشمندان برای احتمالاتی تا این حد خرافی محلی از اِعراب قائل می شوند؟ زیرا با امری اسرارآمیز روبرو شده اند که از توضیح آن عاجزند. ما به این نتیجه رسیده ایم که حتی ساده ترین سلولهای زنده ابداً ساده نیستند و این کشف توضیح منشاء حیات را به غایت دشوار می سازد. از کلاس زیست شناسی به یاد دارید که کریک و دستیارش جیمز واتسون ساختار دی ان ای مولکولی را کشف کردند. همزمان دریافتند که زیرساختهای شیمیایی دی. ان. ای همانند حروف در بستر یک سیستم نوشتاری و یا نمادهای دیجیتال در کُدهای کامپیوتر عمل می کنند. همانطور که بیل گیتس تشریح کرد :”دی.ان.ای مانند یک برنامه کامپیوتری است، اما به مراتب پیشرفته تر از هر نرم افزاری که تاکنون شناخته و ساخته ایم.” که شاید به مثابه یک برنامه نویسِ مادر عمل می کند.
آیا چنین خالق هوشمندی می تواند یک موجود فضایی آنگونه که داوکینز یا کریک گفته اند باشد؟ شاید! اما این گمانه زنی اشکالات فاحشی دارد.
اولاً نظریه فرازمینی ها ابداً در باب حلِ مساله منشاء حیات توضیحی ارائه نمی کند. در واقع، بدون اشاره به خاستگاهِ این موجودات فضایی فوق العاده هوشمند، از زیر بار پاسخگویی به این پرسش شانه خالی می کند. اولین حیات – و داده های ژنتیکی ضروری برای شکل گیری آن- اولین بار چگونه بر این سیاره پدید آمد؟
اما مورد دیگری نیز هست که فرضیهٔ فرازمینی ها پاسخگوی آن نیست. فیزیک مدرن پرده از شواهدی برداشته که حاکی از وجود نظم در تارو پود و ساختار جهان است. فیزیکدانان کشف کرده اند که شاخص های بنیادین فیزیکی عالم بطور فوق العاده دقیق و به طرز عجیبی برای شکل گیری حیات تنظیم شده اند.
حتی کوچکترین تغییری در مقدار هر یک از این عوامل – مثل تغییر در قدرت گرانش یا الکترومغناطیس و یا جرم ذرات فرواتمی – حیات را ساقط خواهد کرد. ما در مطلوب ترین عالمِ ممکن زندگی می کنیم. جایی که نیروی های بنیادین فیزیک در متعادل ترین حالت و ویژگی ماده در بهترین حالت هم آرایی قرار گرفته اند تا حیات را امکانپذیر سازند.
برای روشن تر شدن مطلب، فیزیکدان فقید کمبریج سر جان پلکینگهُرن ماشینِ جهان زایی(تولید کننده جهان) را با بی شمار دکمه تصور کرد که هر دکمه نمادِ شاخصی حیاتی است. هر کدام از این دکمه ها دارای طیف عظیمی از تنظیمات هستند. با اینحال همگی دقیق و درست تنظیم شده اند.
همانطور که انتظار می رفت پلکینگهُرن و بسیاری دیگر از فیزیکدانان به این نتیجه رسیدند که تنظیم دقیق کیهانی جهانِ واقع با مقادیری دور از ذهن، به وجود یک “تنظیم کننده” کیهانی اشاره می کند.
همینطور اخترفیزیکدان اسطوره ای کمبریج – سر فرد هویل – استدلال کرد ” تعبیر هر عقل سلیم از حقایق این است که یک شخص فوق العاده هوشمند به گونه ای قوانین فیزیک را مقرر کرده که حیات ممکن و میسر بشود.”
آیا این وجودِ فوق العاده هوشمند می تواند یک فرازمینی بوده باشد؟
غیرممکن است!
تنظیم دقیق کیهانی از آغاز عالم برقرار بوده و توضیح این دقت با تکیه بر هر عاملی که بعد از آغاز عالم به منصه ظهور رسیده باشد ناموجه است.
در عوض، تنظیم دقیق، توسط عاملی هوشمند که بیرون از جهان است و کلیت ساختار عالم طراحی کرده تبیین بهتری می باشد. برای اجتناب از قبول چنین نتیجه ای، برخی از فیزیکدانان فرضیه حدس و گمانی دیگری را مبنا قرار داده اند. وجودِ بی شمار جهان های همتای دیگر را. این ایده که به “جهان های موازی” معروف است، جهان ما را به مثابهٔ محصول یک لاتاری کیهانی به تصور می کشد که یک مکانیزم زایش جهان، میلیارد میلیارد جهان را از خود بیرون می ریزد. تا جاییکه لاجرم جهان ما با عوامل و مقادیر غیر تصادفی اش که حیات را ممکن می سازد به منصه ظهور می رسد. با این وجود، طرفداران جهان های موازی بر مشکل آشکاری چشم می پوشند. تمامی این فرضیه ها، خواه برآمده از چیزی به نام “تورم کیهانی” باشد، خواه بر اساس “نظریه ریسمان”، مکانیزمِ تولید جهانهایی را پیش روی ما می گذارد که خود نیازمند تنظیم دقیق اولیه ای است که هنوز تبیین نشده است. بنابراین ما را دوباره به نقطه ای می برد که نیازمند یک تنظیم کنندهٔ دقیق متعال و یا خالق هوشمند هستیم. بسیاری از ما این هوش و تدبیر را خدا می نامیم.
نوشته : استفان مایر
*جانی اپلسید : کشاورز سیاری که هر کجا می رفت درخت سیب می کاشت
منبع :
https://www.discovery.org/v/aliens-multiverse-god